انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

بازی سیاسی با واژه‌ها: متحد ایران یا نیروی نیابتی…

وَرای سخنرانی بیشتر سیاستمداران برنامه‌ریزی وجود دارد، و همراهی حاضران باور غالب در جامعه وقت را منعکس می‌کند. پیرو این دیدگاه سخنرانی مهم ۲۳ دسامبر ۱۹۶۲ جمال عبد الناصر در دفاع از یمن (سُنی) شنونده را کنجکاو می‌کند. او با ورود به جنگ یمنِ شمالی ۲۶ هزار سرباز مصری را به کُشتن داد.[۱] پشت ریشخند جمعی آنها به سعودی‌ها نیز کلید واژه #الهنود_الخضر بود.

جمال عبدالناصر رئیس‌جمهور پیشین مصر به سخنوری شهرت داشت، به گونه‌ای که رادیو و تلویزیون مصر در عمل در اختیار او بود. این مساله از یک طرف بر کاریزمای او برای هوادارانش تاثیر مثبت داشت، از طرف دیگر مخالفانش هنوز او را با تمسخر «حزب الحناجره» می‌نامند. در آن سخنرانی که به مناسبت اولین سرباز کشته شده مصر به نام الملازم نبیل الوقاد و یکصد و سی و پنج سرباز و افسر ایراد کرد، از انقلاب یمن و اتفاقات آن دفاع می‌کرد. مصر در کنار شوروی سابق علیه بریتانیا و سعودی‌ها و ملک حسین اردن جنگید. او یک سوم از هفتاد هزار سربازی که به یمن شمالی فرستاده بود را از دست داد. در همان سخنرانی ادامه می‌دهد که ما سرزمینی که سعودی خوانده می‌شود را از قدیم به نجد و حجاز می‌شناسیم. پیرو این دیدگاه برخی از مصری‌ها سعودی‌ها را عرب نمی‌دانند. خود ولیعهد عربستان محمد بن سلمان در ۲۰ فوریه ۲۰۱۹ به نخست وزیر هند گفته بود: «رابطه ما با هند در DNA ما نهادینه شده است.»[۲] عبدالناصر هم لابه‌لای تمسخر، طعنه و کنایه‌هایش در همان سخنرانی می‌گوید: «ما حکایت آنها (سعودی ها) را از اول تا آخر می‌دانیم.» در واقع آنها ادعا می‌کنند که تعداد بنگالی‌ها، هندی‌ها، فیلیپینی‌ها و سایر کشورهای آسیای شرقی به تنهایی حدود ۴۰ درصد از جمعیت عربستان سعودی را تشکیل می‌دهند. امروز با شدت گرفتن تغییرات در عربستان و اختلافات بیشتر و گاه تهدید مصر، کلید واژه #الهنود_الخضر از سوی کاربران مصری در واقع کنایه از همین قضیه دارد. حتی برخی صاحب نظران کشورهای خلیج فارس، سعودی‌ها را «مش خلایجه» می‌خوانند. خجالت می‌کشند بگویید آنها خلیجی هستند. ضمن اینکه؛ عبدالناصر تاریخ را از بَر بود و بیشتر به نام عرب می‌خواست سرزمین‌های بیشتری چون؛ سوریه، اردن، یمن، فلسطین و … را زیر پرچم چند ستاره‎‌اش درآورد. اما خواست عراق به پیوستن و ستاره اضافه بر پرچم را شاید به دلیل شیعی بودن اکثریت آنها نپذیرفت. به باور من سعودی‌ها همان طور که در مرگ مشکوک عبدالناصر پس از نشست سران عرب در این کشور متهم اصلی بودند، در مرگ معمر قذافی و صدام حسین پس از ادعای آنها مبنی رهبری اعراب هم دخیل بودند. و جمله؛ «قدرت واقعی در سایه می‌ماند.» ممکن است در این رابطه درست از آب در بیاید.

بنابراین خواندن تاریخ تا حدی پاسخ را در درون خود دارد، اینکه چه شد که جنگ یمن آغاز شد. پیش از انقلاب اسلامی ایران، اعراب جنگ سرد داخلی [الحرب العربیه البارده]، را تجربه کرده بودند. بخشی از مساله آن نزاع بر سر یمن بود، که با اتحاد یمن شمالی و جنوبی تنش‌ها کمتر شد. خیزش عدن(Aden Emergency) نیز یک شورش مسلحانه از سوی جبهه آزادیبخش ملی (یمن جنوبی) و جبهه برای آزادی یمن اشغالی جنوبی(FLOSY)  در برابر فدراسیون عربستان جنوبیِ تحت‌الحمایه بریتانیا بود که به پایه‌ریزی جمهوری خلق یمن جنوبی انجامید. این شورش که تا اندازه‌ای برگرفته از ناسیونالیسم پان‌عرب جمال عبدالناصر بود در ۱۴ اکتبر ۱۹۶۳ با پرتاب یک نارنجک در گردهمایی دست‌اندرکاران انگلیسی در فرودگاه عدن آغاز شد. تلفات ارتش بریتانیا در دوره ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۷ نود و دو کُشته کشته و پانصد و ده زخمی بود. کشته‌های غیرنظامی بریتانیا هفده تن بود. نیروهای دولتی محلی هفده کشته و پنجاه و هشت زخمی از دست دادند. تلفات نیروهای شورشی به سیصد و هشتاد و دو کشته و یکهزار و هفتصد و چهارده تَن زخمی رسید. ضمن پنهان سازی واقعیت و سیاست انگلیسی ها، یک پایگاه اینترنتی همراه با عکس و جزئیات از خیزش راه‌اندازی کردند. [۳]

بنا به آنچه گفته شد زمانی که غربی‌ها و اعراب یمن را به خاطر نفت، منابع زیر زمینی و موقعیت استراتژی به خاک و خون کشیدند ایران به این قضیه ورود نکرده بود. پس از انقلاب اسلامی خودِ حوثی‌ها تحت تاثیر انقلاب ایران به رهبری حسین بدرالدین حوثی با ترس از تجزیه دوباره یمن از ایران درخواست یاری کردند. سیاست مثبت، نقطه قوت و کم سابقه این بود که ایران خود حوثی‌ها را توانمند کرد. به جای سرباز، نیروی مستشار به یمن فرستاد که راهنمای آنها باشد. با نگاه به گذشته پر هزینه و تلفات انسانی مصر،شوروی سابق، اردن، عربستان، امارات [از جمله پسر بزرگ محمد بن راشد که مادرش ایرانی بود. امارات تعداد کشته شدگانش در سودان را نیز پنهان می‌کند.]، بریتانیا، ایالات متحده و… ایران با کمترین هزینه یمن را به متحد خودش تبدیل کرد. بنابراین حجم تبلیغات علیه ایران طبیعی است، کلید واژۀ جنگی تحریک‌آمیز آنها علیه یمن “نیروی نیابتی” است. برابر آن ایرانی‌ها آگاهانه کلید واژۀ “محور مقاومت” به کار بردند. نیروی نیابتی را می‌توان “القاعده” دانست که با کمک و نیابت از قطر بخش کوچکی از یمن را اشغال کرده است.

این مساله تا حدودی در رابطه با حزب الله نیز صدق می‌کند. چنانچه فضای مجازی سیاسی و سلبرتی و… لبنان تا ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴ بر این امر صحه می‌گذارد. این حزب سال ۱۹۸۲ یعنی در میانه جنگ داخلی لبنان (۹۰-۱۹۷۵) با درخواست خود آنها و حمایت ایران شکل گرفت. در واقع پس از کشتن بشیر جمیل و قتل عام صبرا و شتیلا توسط مسیحیان افراطی و بنا به ضرورت داخلی به وجود آمد. بنابراین نمی‌توان مدعی شد که ایران دلیل ناآرامی در این کشور می‌باشد. چه بسا لبنان از حیث داخلی پس از تشکیل این حزب، وضعیت با ثباتی پیدا کرد. هنوز هم سمیر جعجع نیروهای مسلح و میلیشا غیر قانونی اش را دارد. در رابطه با حماس و نیروهای عراقی هر گونه تغییر در رهبری و اعضای مهم آنها برای ایران چالش آفرین است. ترکیه تلاش داشت بعد از ترور اسماعیل هنیه، خالد مشعل شخص نزدیک به خود را جانشین وی کند. اما تشکیلات سیاسی و مقننه حماس با توجه به اینکه ایران را برای خودشان مطمئن تر دانستند، یحیی سِنوار را رهبر جدید تعیین کردند.

دو مسالۀ مهم در اینجا مطرح است:

یکی اینکه؛ کشورها از طریق هر نوع سرمایه گذاری اقتصادی قصد نفوذ به دیگر کشورها را دارند. چنانچه قطر، عربستان و آمریکا اقتصاد ترکیه را در دست گرفته اند. حتی اسرائیل که موجودیت اش تثبیت نشده، کشت فرا سرزمینی در رواندا (که تازه نسل کُشی را تجربه کرده) راه انداخته است.[۴]

دوم اینکه؛ ایدۀ “ما مستقیم نمی‌جنگیم”، از دوران باستان وجود داشته است. این اندیشه اساس شکل‌گیری ناتو و نیروی‌های نیابتی (Proxy forces) بود. که طرف اصلی جنگ به طور دقیق مشخص نیست. کانادایی‌ها به روشنی می‌گویند که خود ما به جنگ با کشورها نمی‌رویم. ایده “جنگ نیابتی”(Proxy war)  در دوران معاصر از عثمانی ها، فرانسه، انگلیس، شوروی سابق و … تجربه شده است. مساله در رابطه با ایران به طور دقیق معنا پیدا نمی‌کند، چرا که احزاب و گروههای مرتبط با ایران متعلق به کشورهای خود هستند. هویت روشن و هدف مشخص به خود را دارند، و برای موجودیت خودشان می‌جنگند. کمک مالی و مستشاری ایران به آنها، طبیعی است با انتظاراتی همراه است. اما از قالب و معنای وسیع نیابت(proxy)  متفاوت است. با توجه به اینکه ایران هزینه انسانی نیز در رابطه با متحدانش داده است واژه “نیابت” همانطور که گفته شد، تحریک‌آمیز و حتی توهین‌آمیز است.

 

[۱] Arabs at War: Military Effectiveness, 1948-1991, Kenneth M. Pollack, Univ of Nebraska Pr (1 octobre 2002), p56

[۲] https://www.alarabiya.net/saudi-today/2019/02/20/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A8%D9%86-%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%AA%D9%86%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D9%87%D9%86%D8%AF-

محمد بن سلمان: علاقتنا بالهند مغروسه عندنا فی DNA … دبی العربیه نت

[۳] https://www.roll-of-honour.com/Databases/Aden/

[۴] https://www.minagri.gov.rw/updates/news-details/rwanda-and-israel-reiterate-stronger-cooperation-in-agriculture-development