انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

«ایوان مخوف» و«تهماسب صفوی»، عاملان ناهشیار تاریخ گیلان

تصویر: صحنه از فیلم «ایوان مخوف» آیزنشتاین

مارکس در نوشته ی هوشمندانه ای در باره ی تاریخ روسیه به نکته ی بسیار ظریفی اشاره می کند. او می نویسد که قوم اسلاو و همین طور روس از یک سنت و ویژگی ذاتی برخوردار بودند و آن این که« دریا گریز» و«درون بوم» بودند. به این معنی که از ابتدای تاریخ، این اقوام از نظر توزیع جغرافیایی، خود را در خشکی ها محصور و محاط کرده و اگر هم قلمرو پراکندگی آن ها به سواحل دریا ختم می شد، آن دریاها به آبهای یخ زده ی بی تحرک، محدود و محصور بودند:« یک ویژگی نژاد اسلاو باید هر ناظری را به شگفتی وادارد. آنان تقریباً در همه جا خود را محدود به «درون بوم» کردند وسواحل را به اقوام غیر اسلاو وا گذاشتند. اقوام فینو- تاتار ساحل دریای سیاه، و لیتوانی ها و فنلاندی ها سواحل دریای بالتیک و[دریای] سفید را در تصرف داشتند. هر جا که اسلاو ها به ساحل، همچون دریای بالتیک و بخش هایی از دریای بالتیک دست یافتند، دیری نپایید که به حاکمیت بیگانه سرفرود می آورند. قوم روس نیز در این سرنوشتِ مشترکِ نژادِ اسلاو سهیم بود. شاخه های فرعیش، دَنیپِر، دُن و بخش شمالی دَوینا، میهن آنان را تشکیل می داد. در هیچ جا قلمروشان، به استثناء دورترین دامنه های خلیج فنلاند، راه به دریا نداشت. پیش از زمان پترکبیر، روسیه به استثناء دریای سفید که سه چهارم سال [در اثر یخبندان] مسدود وغیر قابل عبور است، گذرگاهی را به دریا تصرف نکرده بود. محلی را که امروزه پترزبورگ در آن جا قراردارد، هزار سال میان فنلاندی ها ، سوئدی ها وروس ها دست به دست گشته بود…». اما او می گوید که «پتر[اول] از همان آغاز تمامی سنن نژاد اسلاو را زیر پاگذاشت:«روسیه به آب[دریا] نیاز دارد».این جمله را که او زمانی با حالت سرزنش آمیزی به شاهزاده کانتمیرگفت، در سرلوحه ی زندگی نامه اش نوشته است. جنگ نخست او با ترکیه، فتح دریای آزوف، پیکارش با سوئد، تصرف دریای بالتیک، دومین نبردش با عثمانی هدف تسخیر دریای سیاه را درسرداشت، و نیت دست درازی فریبکارانه اش به ایران، اشغال دریای خزر بود. اگر خواست، تنها گسترش منطقه ای باشد،خشکی کافی است اما اگر اقدام به تهاجمی جهانی مد نظر باشد، نخستین پیش شرط ، دریا خواهد بود. فقط دگرگونی مسکو از یک کشور درون بوم محض به حکومتی با سواحل دریایی می توانست محدودیت های دیرینه ی سیاست مسکو را رفع نماید…»(مارکس،دیباچه ای بر تاریخ روسیه،۱۳۸۴ص۴۹ تاکید از ماست).

برای خواندن  این مقاله در زیر کلیک کنید:۱۱۳۳۹