انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

اهمیت شهر خلاق(۴)

 بسترهای جذب طبقه خلاق 

از گذشته تا حال، خصوصیات ساکنین شهرها و فعالیت آنها در تعالی شهرها به اهدافِ تعریف شده، موثر بوده است. در این بخش از پژوهش به نظریه‌ها‌ی مرتبط با جذب و نگاهداشت طبقه خلاق می‌پردازیم. که تحت عنوان کیفیت مکان تعریف می‌شود.  مکان‌هایی که بسترهای جذب طبقه خلاق هستند.

همانگونه که پیش‌تر اشاره شد ریچارد فلوریدا به دنبال پاسخ به این سوال بود که چرا افراد خلاق یا اعضای طبقه خلاق در بعضی مکانها تجمع پیدا می‌کنند؟ در دنیایی که مردم شدیداً متحرک هستند، چرا آنها بعضی شهرها را بر بعضی دیگر ترجیح می‌دهند و چه دلایلی برای این کاردارند؟ فلوریدا کلید فهم جغرافیایِ جدیدِ خلاقیت و تاثیر آن بر شاخص‌های اقتصادی را در ۳T می‌داند: تکنولوژی (Technology) – استعداد (Talent) – مداراگری یا تسامح  (Tolerance) فلوریدا اعتقاد دارد اعضای طبقه خلاق در مکان‌ها و مناطقی که دارای هرسه این عوامل مهم هستند ریشه پیدا می‌کنند او تاکید می‌کند هر یک از این سه عامل لازم است اما به تنهایی کافی نیست، مثال فلوریدا در این باره شهرهایی بالتیمور، سنت لویس و پترزبورک است که با وجود داشتن مخازن عمیق فناوری و دانشگاه‌های درجه اول، نتوانستند به خوبی رشد کنند، زیرا آنها مایل نیستند به اندازه کافی برای جذب و نگهداری استعداد خلاق بردبار و باز (پذیرا) باشند. فلوریدا اعتقاد دارد عامل تسامح (Tolerance) در نگاهداشت طبقه خلاق نقش اساسی دارد. (R. Florida 2005). وی در مصاحبه‌ای در سال ۲۰۱۶ درباره هر یک از سه عامل مذکور (۳ Ts) اینگونه توضیح می‌دهد:

تکنولوی: به نظر فلوریدا فناوری و نوآوری از مولفه‌های مهمِ توانایی یک جامعه یا سازمان برای رشد اقتصادی است. او معتقد است برای موفقیت، جوامع و سازمان‌ها باید راه‌هایی برای انتقال تحقیقات، ایده‌ها و نوآوری به بازارهای قابل فروش داشته باشند. برای فلوریدا محصولات پایدار ِدانشگاه‌ها از اهمیت بالاتری برای این امر برخوردار بوده و اعتقاد دارد اینها مراکزی مهم و کلیدی در عصر خلاقیت هستند.

استعداد:  فلوریدا اشاره می‌کند که نیروی محرکه‌ی هر استراتژیِ اقتصادی موثر، افراد با استعداد هستند. او بر این باور است که این روزها افراد، به ویژه استعدادهای خلاقِ برتر، تمایل به حرکت، جا‌به‌جا شدن و مهاجرت دارند. از این رو، تواناییِ یک جامعه در جذب و حفظ استعدادهای برتر مسئله‌ی تعیین کننده‌یِ عصرخلاقیت است.

مداراگری یا تسامح: از نظر فلوریدا؛ رونق اقتصادی، وابسته به خلاقیت‌های فرهنگی، کارآفرینی، مدنی، علمی و هنری است. طبقه خلاق با این استعدادها به جوامع، سازمان‌ها و همتایانی نیاز دارند که پذیرای ِ ایده‌های جدید و افراد مختلف باشند. مکان‌های مقصدِ مهاجران، سبک‌های زندگی جایگزین و دیدگاه‌های جدید در مورد وضعیت اجتماعی و ساختارهای قدرت در دوران خلاقیت به طور چشمگیری سودمند خواهد بود (florida 2016).

ریچارد فلوریدا بر خلاف تئوری‌های پیشین که عامل جذب افراد به یک شهر را وجود شغل مناسب و عوامل اقتصادی می‌دانستند، ادعا می‌کند از نظر طبقه خلاق عامل کیفیت مکان توامان با معیارهای اقتصادی و حتی در برخی موارد بیش ازآنها برای انتخاب یک شهر به منظور زندگی و کار اهمیت دارد. در نتیجه وی یکی از مهم‌ترین راه‌های جذب و حفظ گروه خلاق را ارتقای کیفیت مکان و ترجیحات محیطی گروه خلاق (طبقه خلاق) بیان می‌کند (دادپور ۱۳۹۰).  از جمله اینکه یکی از شرایط مکان‌های جاذبِ طبقه خلاق و تحقق ایده شهر خلاق، امکانات مطلوب شهری و زیر ساخت لازم برای فعالیت طبقه خلاق در فضای شهری و فضای کار است. بر خلاف آنچه که در ابتدا به نظر می‌رسد، از دیدگاه ریچارد فلوریدا امکانات شهریِ مطلوبِ طبقه خلاق، شامل فعالیت‌های غیر رسمی، باز، همه شمول و مشارکتی است. از نظر او شرایط مورد نظر و مطلوبِ طبقه خلاق با امکانات و شرایط سنتی (که لازمه اقتصاد صنعتی است) متفاوت است و طبقه خلاق علاقه‌ای به این امکانات نداشته و جذب آن‌ها نمی‌شوند. امکانات و جاذبه‌هایی چون استادیوم های ورزشی، آزادراه‌ها، مراکز خرید و مال‌ها، سالن‌های کنسرت، اپرا، باله و مراکز تفریح شبانه یا فضاهای ورزشی لیگ‌های بزرگ قادر به جذب طبقه خلاق نیستند. طبقه خلاق به فعالیت‌های غیر رسمی‌تر در فضای باز و مشارکتی که همه افراد بتوانند بی‌واسطه و در هر زمان در آن شرکت کنند (just in time)  علاقه دارند (R. florida 2002). امکانات و فعالیت‌هایی مثل دوچرخه سواری، قایق رانی، سنگ نوردی و اجرای زنده موسیقی در فضای باز و غیر رسمی. فلوریدا در سال ۲۰۰۰ در مقاله‌ای با عنوان رقابت در عصر استعداد: کیفیت مکان و اقتصاد جدید، به این مهم اشاره می‌کند که طبقه خلاق یا به باور او کارگران دانش (Knowledge workers) به امکاناتی رفاهی نیاز دارند که بصورت یکپارچه با کار ترکیب شده و در صورت تقاضا می‌توانند به آنها دسترسی داشت. (Florida 2000).  وی بر اساس تحقیقات خود مدعی است که فعالیت‌های فضای باز، همه شمول و مشارکتی بیشترین نقش را در جذب گروه خلاق دارند. صَرف نوشیدنی‌ و غذاهای متنوع در خارج از منزل نیز از جمله فعالیت‌های مورد علاقه‌ی گروه خلاق است، اما ورزش‌های حرفه‌ای به دلیل همه‌شمول نبودن و مکان‌های بازی، تفریح و سرگرمی مثل شهربازی و سیرک به دلیل ارایه تجربه‌های بسته‌بندی شده و فقدان امکان خلق تجربه یا شدت و ضعف بخشیدن به تجربه در آنها چندان گروه خلاق را جذب نمی‌کنند. از سوی دیگر امکانات فرهنگی مثل سالن‌های خاص موسیقی، نمایشگاه‌های هنری، تیاتر و فضاهای اجرا با رویکردی غیر رسمی و قابل دسترس بودن در هر زمان و مکان. نمایشگاه‌های دایمی هنری، بازارهای دایمی یا هفتگی فروش آثار هنری و صنایع دستی، اجراهای شبانه و خیابانی موسیقی و تیاتر در فضاهای شهری که به مکان‌هایی برای اجرا (performance) ارتقا یافته‌اند، جاذبِ طبقه خلاق هستند.

سلامت و پاکیزیگی شهر نیز مورد توجه فلوریدا است. وجود مکان‌های طبیعی برای تفریح و ورزش (فعالیت‌های غیر رسمی) مکان‌هایی که فلوریدا آنها را ترجیحا در لبه‌های آب تعریف می‌کند و فعالیت‌هایی که از امکانات آبی استفاده می‌کنند.  نیز از این دست هستند.

ساختمان‌های تاریخی و محلات قدیمی در شهر که از آنها به عنوان قسمتی از دارایی‌های سرزمینی یاد (Territorial assets) می‌کنند از دیگر مناطق جاذب طبقه خلاق هستند. لازم به ذکر است طبق تحقیقات انجام شده در مورد شهرهای با قدمت تاریخی، ساختمان‌های با ارزش تاریخی و فرهنگی دارای بیشترین فعالیتهای دانش بنیان و فرهنگی، هنری، سرگرمی هستند. محلات قدیمی (به شرط آنکه طبق ضوابط استاندارد بازسازی شده باشند)، به لحاظ قابلیت تعاملات اجتماعی، دسترسی به بازارهای خیابانی و تنوع قدمت بنا، وضعیت بسیار مناسب‌تری نسبت به قسمت‌های نوساز شهری دارند. این نواحی به سبب آنکه معمولا در مرکز شهر و بخش تاریخی قرار دارند و بازار مرکزی شهر در آن قرار گرفته است، اکثر گردشگران و شهروندان را به سوی خود جذب کرده و باعث شده اکثر کافه‌ها، رستوران‌ها و فضاهای دارای قابلیت تعاملات اجتماعی در این نواحی شکل بگیرند. (هلالی ۱۳۹۸)

لازم به ذکر است در ادامه تحقیقات و مطالعات، ریچارد فلوریدا دارایی‌های سرزمینی را به عنوان T چهارم به سه عامل دیگرِ جاذب طبقه خلاق اضافه می‌نماید. این مولفه‌ی چهارم خصوصیاتی مانند اقلیم را نیز در بر می‌گیرد، به این مفهموم که اقلیم‌های آب و هوایی مطلوب جاذب طبقه خلاق هستند.

جذبه‌ی دیگر مورد اشاره‌ی فلوریدا تلرانس (Tolerance) به معنی تنوعی جمعیتی از افراد از لحاظ نژادی، ملیتی، قومی، فرهنگی، جنسی، سنی، سبک زندگی، و حتی ظواهر کالبدی متنوع در شهر است. فلوریدا معتقد است طبقه خلاق، مناطق شهری مترقی که جوان محور (youth-oriented) هستند و از تنوع جمعیتی (demographic diversity) حمایت می‌کنند را ترجیح می‌دهند.

تصویر ذهنی (Image) مناسب از شهر در میان شهروندان شهرهای دیگر به این مفهوم که ساکنین شهرهای دیگر چه تصوری از شهر مورد نظر دارند نیز از خصوصیات مکان‌های جاذب طبقه خلاق است.

دانشگاه‌ها به ویژه دانشگاه‌های پیشروی دارای رتبه‌های بالای جهانی (به دلیل حضور سایر افراد خلاق، وجود تلرانس بالا و تولید فناوری در دانشگاه‌ها) یکی از مهمترین بسترهای جاذبِ طبقه خلاق هستند.

همچنین فلوریدا فرصت‌های شغلی متعدد به همراه کیفیت مکان و تلرانس در شهر را عامل اصلی جذب گروه خلاق می‌داند.

منابع

Allen. J. Scott. 2006. Creative Cities: Conceptual issuse and policy questions. Los Angeles: university of California, Los Angeles.

Andreas Reckwits. 2009. Creative City. Mittelweg.

charls Landry. 2008. The Creative City. London: comedia.

Christopher Mele. 2005. Globalisation, Culture and Neighborhood Change. Oxon: the urban sociology reader.

Florida. 2000. competing in the age of talent: QUALITY OF PLACE AND THE NEW ECONOMY. A Report Prepared for the R. K. Mellon Foundation, Heinz Endowments, and Sustainable Pittsburgh، R. K. Mellon Foundation.

florida، أجرى المقابله brand building, Canada, city brand, North America, sustainable development The Editorial Team authentic brands. 2016. Creative Cities and Economic Development (۲۸ july).

florida, R. 2002. The Rise of the Creative Class. New York: Basic Books.

  1. Jacobs. 1969. The Economy of Cities. New York: Random House.

J.R short. 2008. Cities and Economies.

Kevin Stolarick. 2021. “https://www.slideshare.net/mpian/overview-of-the-creative-class-theory-and-the-3-ts.” https://www.slideshare.net/. ۳۰ ۶. https://www.slideshare.net/mpian/overview-of-the-creative-class-theory-and-the-3-ts.

M Abrahamson. 2004. Global Cities. Oxford.

  1. Pacione. 2001. Urban Geography: a global prespective. Routledge.

R Florida. 2005. cities and creative class. New York: Routledge.

UNESCO. 2007. Creative Cities Network. https://en.unesco.org/creative-cities/home.

آیناز شیرازی‌زاده. ۱۳۹۲. واکاوی مفهوم شهر خلاق از منظر اندیشه‌های چالز لندری و ریچارد فلوریدا. قزوین: دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین.

بهرام، عاملی هلالی. ۱۳۹۸. “واکاوی بسترهای ایجاد شهر خلاق در نواحی شهر ینیشابور.” فصلنامه پژوهش و برنامهریزی شهری.

پوراحمد. ۱۳۹۰. “بررسی مفاهیم و شاخص‌های نظریه شهر جهانی.” باغ نظر ۲۹-۴۲.

دانن، جلالی. ۱۳۹۰. بررسی ویژگی‌های اقتصادی طبقه خلاق جامعه‌شهری کشور در سال ۱۳۷۸. تهران: شهرداری‌ها، شماره ۱۰۰.

سارا دادپور. ۱۳۹۰. آفرینش مکان‌های جاذب طبقه خلاق به کمک طراحی شهری: راهنمای طراحی برای شهر تهران. تهران: دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی .

شورت، جان و یونگ هیون، کیم. ۱۳۸۹. شهرها و نظام‌های اقتصادی . تهران.

کمال محمدی. ۱۳۸۹. “دوران شهرهای خلاق.” مجله شهرداری‌ها.

کی‌قبادی، مرضیه. ۱۳۸۷. شناخت صنعت فرهنگی. قم: آصف.

محمد رحیمی. ۱۳۹۲. شهرخلاق (مبانی نظری و شاخص‌ها). تهران: مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران.

مرتضی، قورچی. ۱۳۹۱. “شهر خلاق.” مدیریت شهری و شهر خلاق.

نفیسه، آزاد. ۱۳۹۹. “طبقه خلاق: کاوشی در امکان‌های شکل گیری اجتماعات و اقتصاد خلاق در تهران.” اقتصاد شهری.