انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

انتشار هفتگی کتاب «فرهنگ انسان‌شناسی اجتماعی و فرهنگی»: بخش سی‌وپنجم، بزرگ‌مرد

بخش سی‌وپنجم/ بزرگ‌مرد (Big Man)/ لامون لیندستروم/ برگردان: مهرداد میردامادی

بزرگ‌مرد، [به‌عنوان] مدل و معرف رهبری در ملانزی ٭، چهره و نشانۀ مهمی در مردم‌نگاری این منطقه است. هرچند بزرگ‌مرد به صورتِ ظاهر در پاپوآ گینۀ نو، جزایرِ سلیمان و تا حدی کمتر در [جزایرِ] واناتو ساکن است اما در مرکز ساختار اقتصادی و سیاسی پیچیده‌ای است که عموماً در سرتاسر این منطقه  [شمالِ شرقی استرالیا در اقیانوس آرامِ] یافت می‌شود. بزرگ‌مرد همراه با همتای خود، رئیس‌سالار† ، در پلونزی، چارچوبِ مردم‌نگاری در منطقۀ اقیانوس آرام را مشخص می‌سازند. بزرگ‌مرد غالباً با نقطۀ مقابلِ خود؛ یعنی رئیس‌سالار، تعریف شده است. هر یک از این دو، قرینۀ گونۀ سیاسی دیگری در منطقۀ اقیانوس آرام محسوب می‌شود. درواقع مقایسۀ مؤثری که مارشال سالینز†  از این دو گونۀ رهبری به دست داد، سهم بزرگی در گنجاندنِ اصطلاحِ «بزرگ‌مرد» در بیانِ انسان‌شناسی داشت (Sahlins 1963). عناوین دیگری هم مانند «سرکرده»، «مرد وسط»، «قوی مرد»، «سرپرست» و «مدیر» برای رهبران مالنزی به‌کار می‌رود. با این همه بزرگ‌مرد اصطلاحی مناسب برای انسان‌شناسی است چرا که برگردان دقیق اصطلاحات بومی به معنای رهبر است که در زبان‌های محلی بسیاری از جزایر به‌کار می‌رود (Lindstrom 1981).

سالینز عمدتاً بر پایۀ گزارش‌های مردم‌نگارانه از نظام‌های سیاسی جزیرۀ بوگانویل و پاپوآ گینۀ نو، بزرگ‌مرد را این‌گونه توصیف می‌کند: «فردی خشن با کسب‌وکاری آزاد شبیه آنچه ما در میراثِ خود داریم. او با علاقه‌ای ظاهری به رفاه عمومی، زیرکی کامل در جهت منافعِ شخصی را با حسابگری اقتصادی ترکیب می‌کند» (۲۸۹: ۱۹۶۳). این کاریکاتور نمونۀ مثالی از بزرگ‌مردی است که منزلتِ سیاسی‌اش در وهلۀ نخست ناشی از توانایی اقتصادی اوست. درحالی‌که یک رئیس‌سالار، مقام انتسابی † خود را به ارث می‌برد، بزرگ‌مرد مقام رهبری خود را به‌دست می‌آورد. مردی که دارای جاه‌طلبی سیاسی است، هم در پی اندوختنِ کالاهای لازم برای امرار معاش است و هم به دنبال انباشتِ کالاهایی (مانند خوک، پول ٭ صدفی، سیب‌زمینی شیرین، گیاه گوش‌فیل، و دیگر مواد خوراکی) تا شهرت و اعتبار به‌دست آورد و از این راه ثروت خود را بذل و بخشش کند. وی درعین‌حال برنامه‌ریزی می‌کند و مسئولیت مناسک بازـ‌توزیعِ اقتصادی را بر عهده می‌گیرد. او با دست و دلبازی اقتصادی مصلحت‌اندیشانه و مدیریت، خویشان و همسایگانی را که وام‌دار او می‌شوند تحت حمایت خود قرار می‌دهد. مردم از اقداماتِ سیاسی و هدف و خواستِ بزرگ‌مرد برای یافتنِ «اسم و رسم» حمایت می‌کنند؛ چرا که [از یک‌سو] وی در تأمین شیربها † ، تأمین هزینۀ دیون، و تعهدات مربوط به مناسک به آن‌ها کمک و مساعدت می‌کند و [از سوی دیگر] آن‌ها هم به‌مثابۀ یک گروه، از سرمایه‌گذاری در شهرت و آوازۀ روزافزونِ سیاسی بزرگ‌مرد متنفع می‌شوند.

شیوه‌های گوناگون و پیامدهای دست‌یابی به جایگاهِ بزرگ‌مرد، از جمله مسائل مهم در مردم‌نگاری ملانزی هستند، و [مدل] مرسوم و رایجِ بزرگ‌مرد، به‌گونه‌ای که سالینز شتاب‌زده و در خطوط کلی آن را ترسیم کرده است، پیچیدگی‌ این مفهوم را در کار مردم‌نگاری بیش‌تر کرد. زمینه‌های مورد توجه، دربرگیرندۀ موضوعات متفاوتی هستند نظیر آن‌که چه جور شخصی بزرگ‌مرد می‌شود؛ شیوه‌هایی که بزرگ‌مرد به جایگاه خود می‌رسد و در آن مقام باقی می‌ماند؛ پیامدهای اقتصادی زدوبندهای سیاسی بزرگ‌مرد؛ میزانِ اقتدار و/یا نفوذی که بزرگ‌مرد دارد؛ روابط ساختاری بین بزرگ‌مردان و گروه‌های اجتماعی‌ای که رهبری می‌کنند؛ روابط بزرگ‌مردان با دولت‌های استعماری و پسااستعماری ملانزی؛ و این‌که آیا امکان وجود «بزرگ‌زن» هم در درون جوامع جزیره‌ای وجود دارد یا خیر.

شیوه‌های کسب و حفظِ قدرت ٭ توسط بزرگ‌مرد بدونِ اقتدار سنتی، که عمدتاً لازمۀ چنین جایگاهی است و بدونِ دیگر سازوکارهای نهادینه برای کنترل اجتماعی † ، موضوع و مسئلۀ اصلی و مهم در این میان است. بزرگ‌مردی که کم‌تر از حد انتظار عمل کند یا مطالبات وی بیش از اندازه باشند، ممکن است توسط رقبا کنار زده شود و یا هوادارانش از طرفداری وی دست بکشند. از این‌رو بزرگ‌مرد نوعاً شخصیتی رقابت‌جو و جاه‌طلب دارد، اما درعین‌حال باید توانایی آن را داشته باشد تا با خواست افراد دیگر برای برابری اقتصادی و مشارکتِ سیاسی همراهی کند. بزرگ‌مرد باید در سخنوری ٭ و اعتمادسازی مهارت داشته باشد، و با ارائۀ مثال یا با زبان‌بازی در امید دادن ـ امیدهای که همیشه هم محقق نمی‌شوند ـ دیگران را با خود همراه کند.

بسیاری از بزرگ‌مرد ها نفوذ خود را به‌واسطۀ تولید اقتصادی و مبادله کسب می‌کنند ـ جاه‌طلبی سیاسی آن‌ها همان‌گونه که سالینز خاطر نشان می‌سازد انگیزه‌ای برای تولید مازاد در اقتصاد مبتنی‌بر باغ‌داری†  و نقدینگی ملانزی است. زدوبندهای سیاسی رقابت‌جویانۀ بزرگ‌مرد باعث تشویق مردم می‌شوند تا بیش از حد نیازِِ محلی به تولید کالاهای حیاتی و کالاهایی که مایۀ کسبِ شهرت و اعتبار هستند، بپردازد و در شبکه‌های تجارت ٭ شرکت جویند که این کالاها را در منطقه‌ای وسیع پخش می‌کنند. در برخی از مناطق ملانزی این‌گونه زدوبند‌های سیاسی باعث بالا رفتن قیمت شیربهای مرسوم نیز شده است؛ برای مثال دخترانِ جوانِ اهلِ پاما در واناتو در پاره‌ای مواقع به دلیل کالایی که خانواده‌شان مطالبه می‌کنند «تویوتا» خوانده می‌شوند.

برخی دیگر از بزرگ‌مردان به دلیل دانش تخصصی‌شان در زمینۀ تبارشناسی، اسطوره ٭ و تاریخ، درمان، و جادو ٭ صاحب نفوذ می‌شوند؛ زمانی هم برخی از رهبران به قدرتِ جسمانی و توانایی‌های راهبردی خود به هنگام جنگ متکی‌اند. منشاء تحقق چنین نفوذی هم مبادلۀ نابرابر است، هرچند در این موارد افراد به‌جای معامله بر سر پول‌های صدفی، گیاه گوش‌فیل یا خوک را با اطلاعات و خدمات مبادله می‌کنند (نک.: Harrison 1993). چه این معامله بر سر خوک یا پول باشد و چه بر سر دانش، بزرگ‌مرد به‌واسطۀ مبادلۀ ٭ پیوسته نامتوازنِ دو جانبه، از لحاظ سیاسی بر هواداران خود نفوذ دارد و این نفوذ را حفظ می‌کند.

بزرگ‌مرد به‌مثابۀ یک گونه [از رهبری] سیاسی بسط و تعمیم می‌یابد و به رهبرانی اطلاق می‌شود که با درگیر شدن در مبادله‌های مصلحت‌اندیشانه به مقام کنونی خود دست یافته‌اند. برای نمونه انسان‌شناسان در راهروهای کنگرۀ ایالات متحد و نیز در دیگر سازمان‌های سیاسی جهانی [افرادی] بزرگ‌مرد را شناسایی کرده‌اند (برای مثال نک.: van Bakel, Hagesteign and van de Velde 1986).

با وجود این در خود ملانزی اصطلاحِ بزرگ‌مرد دیگر رواج پیشین را ندارد. در این مجمع‌الجزایر، الگوی رهبری متنوع و پیچیده است، و اصطلاحِ «رئیس‌سالار» با دقت بیش‌تری توانایی و امکان رهبر را در بسیاری از جوامع ملانزی (برای مثال در فیجی، کالادونیای جدید و در بینِ مردمانِ جزایرِ تروبریاند و مـِکـِئو در پاپوآ گینۀ نو) توصیف می‌کند. انسان‌شناسان در جوامع دیگر [این منطقه] برای تعیین موقعیتِ انواعِ مختلفِ رهبری در ملانزی به پیروی از موریس گودولیه، وجه دیگری [از اصطلاحِ] بزرگ‌مرد را مطرح کردند: «کلان مرد». کلان مرد در جوامعی وجود دارد که روالِ مبادله در آن‌ها با جوامعی که بزرگ‌مرد در آن‌ها فعالیت می‌کند، متفاوت است. کلان‌مرد «در جایی رشد می‌کند که کانونِ زندگی عمومی به‌جای مبادلۀ تشریفاتی براساس پاگُشایی مرد، مبادلۀ دقیقِ زنان در ازدواج و جنگ و درگیری برای قصاص نفس در برابر نفس بنا گذاشته شده است.» (Godelier and Strathern 1991: 1). مبادله در این نوع از جوامع نیازمند توازنی روشن و آشکار است ـ خوک در برابر خوک، شریک زناشویی در برابر شریک زناشویی، و قتل در برابر قتل. در این نوع معادله جایی برای سرمایه‌گذاری هوشمندانه و مبادله براساس طرح و برنامه، که بزرگ‌مرد در جای دیگر به کار می‌گیرد تا تعهد اقتصادی را به قدرتِ سیاسی مبدل کند وجود ندارد. در عوض کلان مرد معلومات و خدمات را وارد معامله می‌کند که در آن مقید بودن به ضرورتِ [وجود] تعادل و برابری کم‌تر وجود دارد.

با وجود آن‌که انسان‌شناسان مجموعۀ گونه‌های رهبری در ملانزی را گسترش می‌دهند، اما رهبرانِ محلی این جزایر [در دورانِ] پسااستعماری بیش‌تر عنوان «رئیس‌سالار» را برای خود مطالبه می‌کنند. در سرتاسر منطقه انواع شورا‌های رئیس‌سالار در سطح محلی، ایالتی، و ملی وجود دارند (مانند مالواتوماوری در واناتو و شورای بزرگِ رئیس‌سالاران در فیجی)؛ با این همه تاکنون کسی در صدد سازمان دادن به شورای ملی بزرگ‌مردان بر نیامده است.

همچنین نک.: اقیانوس آرام: ملانزی، انسان‌شناسی سیاسی، قدرت، مبادله.

 

برای مطالعۀ بیش‌تر

Bakel, M. van, R. Hagesteign and P. van de Velde (1986) Private Politics: A Multi Disciplinary Approach to ‘Big-Man’ Systems, Leiden: E. J. Brill

Godelier, M. and M. Strathern (eds) (1991) Big Men and Great Men: Personifications of Power in Melanesia, Cambridge: Cambridge University Press; Paris: Editions de la Maison des Sciences de l’Homme

Harrison, S. (1993) ‘The Commerce of Cultures in Melanesia’ Man ۲۸ (۱):۱۳۹–۵۸

Lindstrom, L. (1981) “‘Big Man”: A Short Terminological History’ American Anthropologist ۸۳ (۴): ۹۰۰–۵

Sahlins, M. (1963) ‘Poor Man, Rich Man, Big-Man, Chief: Political Types in Polynesia and Melanesia’ Comparative Studies in Society and History ۵ (۳):۲۸۵–۳۰۳