انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

ابداع سنت

معرفی کتاب ابداع سنت، نوشتۀ اریک هابسبام و ترنس رانجر (۱۹۸۳)

 اریک هابسبام[۱] تاریخ دان و نویسنده مارکسیست در سال ۱۹۸۳ به صورت مشترک با مورخ آفریقایی ترنس رانجر[۲] کتابی با عنوان  ابداع سنت[۳] را نوشت که می‌ گفت تمام چیزهایی که سنت ‌های بی‌ زمان و ازلی به نظر می‌آیند در واقع «سنت ‌های ابداع‌ شدۀ» جدید و مدرنی هستند که می‌خواهند جای قدرتمندان را محکم کنند. این بُن‌مایۀ براندازانه در فرهنگ معاصر نفوذ کرده و آن را تا حد معقولی نسبت به شکوه و جلال صاحبان قدرت بدبین ساخته است.

هابسبام و رانجر در فصل های مختلف کتاب که هر کدام به رسم و سنتی در اسکاتلند، برتانیا، هند و آفریقا اشاره داشته، ادعا می کنند که اکثر سنت ‌ها، جشن‌ ها، مراسم و آیین‌ های ملی، پدیده هایی نیستند که واقعیت تاریخی داشته باشند بلکه ساختگی هستند. دولت ـ ملت‌ ها به خاطر پیگیری و تعقیب منافع خود این سنت ‌ها و جشن ‌ها را می ‌سازند و به مثابه یک فکت تاریخی به خورد مردم می‌ دهند.

کتاب هابسبام و رانجر برای فهم جهان بسیار مهم و اساسی است. آنها در کتابشان از مفهو ابداع سنت استفاده می‌کنند و بین سنت در جهان سنتی و در شکل و فُرم قدیمی خودش و سنت در جهان مدرن و سنت‌های بدیع تمایز می‌گذارند. از نظر او سنت ابداعی به معنای مجموعه اعمالی است که معمولا تحت سیطره قوانین آشکارا یا تلویحاً پذیرفته شده جدید قرار دارند. سنت ابداعی مجموعه‌ای است از اعمال نمادین یا مناسکی که جهت نهادینه‌سازی ارزش‌ها و هنجارهای خاصی از رفتار از رهگذر تکرار در تلاشند. همین فرایند تکرار به خودیِ خود مبین پیوستگی و استمرار با امر گذشته است. سنت‌های ابداعی به تعبیری پاسخی هستند به شرایط جدید و کنونی که یا در هیئت بازگشت به وضعیت پیشین ظاهر می‌شوند یا گذشته خاص خود را از رهگذر فرآیند نیمه اجباری تکرار خلق می‌کنند. آنچه توجه مورخان دو قرن اخیر را به بحث ابداع سنت معطوف ساخته است مقایسه میان نغییر مداوم و بدعت جهان مدرو و تقلای سازمان بخشیدن به دست کم برخی از بخش های زندگی اجتماعی، به مثابه پاره هایی ثابت و تغییرناپذیر است.

نویسندگان کتاب بر این باور هستند که بین سنت و رسم در کارکردها و فرم ها تمایزاتی هست. اما مساله اصلی آن است که سنت و بالاخص ابداع سنت، لزوماً مختص جهان‌های کهن نیست، بلکه درجهان‌ های جدید و مدرن هم رخ می‌ دهد. اصولاً زمانی که سنت های کهن و قدیمی بدون استفاده شده یا قابلیت انطباق با شرایط جدید را از دست می ‌دهند، زمینه برای ابداع سنت ‌های جدید فراهم می ‌شود.

مفهوم رسم بر جوامع به اصطلاح سنتی حاکم است. هدف و خصیصه سنت، از جمله سنت های ابداعی، تغییرناپذیرند. گذشته واقعی یا مصنوع، که به آن منتسب هستند، مستلزم اعمال ثابت همچون تکرار است. رسم در جوامع سنتی کارکرد دو گانه موتور و فرمان را دارد. تنها تا حدی ابداع و تغییر را مجاز می داند، گرچه از قرار معلوم این پیش شرط که مبتنی بر سازگاری و حتی یکسانی و این همانی با الگو و سنت است، محدودیت هایی اساسی برای آن ایجاد می کند. کارکرد آن قداست بخشی به هر تغییر مطلوب در حد یک سنت، انسجام و پیوستگی تاریخی و قانون طبیعی است، همان گونه که تاریخ نیز گواه است. رسم نمی تواند تغییر ناپذیر باشد، چرا که حتی در جوامع سنتی زندگی ثابت نیست. قوانین مرسوم یا عرفی همچنان ترکیبی هستند از انعطلف پذیری در محتوا و انطباق صوری با الگو.

تمایز دوم و البته کم اهمیت تری که باید لحاظ شود، تفاوت میان سنت در معنایی که ما به کار می بریم و عرف یا هادات جاری است که از هیچ کارکرد مناسکی یا نمادین خاصی برخوردار نیستند، گرچه ممکن است برحسب تصادف چنین کارکردی نیز پیدا کنند. آشکار است که هر عمل اجتماعی که باید مکرراً انجام شود، برای حفظ سهولت و سودمندی به ایجاد مجموعه ای از این قبیل عرف ها و عادات جاری خواهد پرداخت؛ عادداتی که ممکن است عملاً یا قانوناً در جهت اهداف انتقال رسم به کاربران جدید باشد. این امر به همان اندازه که در رابطه با رسوم کهن مصداق دارد، درباره اعمال و مناسک نوظهور نیز به کار می رود.

هابسام و رانجر اشاره داشتند که در دوره پس از انقلاب صنعتی سه دسته سنت ابداع شده‌اند: نخست) آن قسم از سنت ‌ها که همبستگی اجتماعی یا عضویت در گروه ‌ها، اجتماعات واقعی یا ساختگی را ایجاد کرده یا نمادینه می کنند. دوم) آن‌ها که نهادها، مراتب یا روابط قدرت را تایید کرده یا مشروعیت می‌بخشند و سوم) آن‌ها که هدف اصلی شان جامعه‌پذیری، نهادینه سازی باورها، نظام‌ های ارزش و آداب رفتار است. در حالی که سنت های نوع دوم و سوم کاملاً ساختگی و ابداعی اند، احتمالاً این ادعا می تواند مطرح شود که نوع اول مرسوم تر است و سایر اقسام سنت، ضمنی یا منبعث از مفهوم هویت یابی هستند؛ هویت یابی از رهگذر اجتماع یا نهادهایی همچون ملت که آن را بازنمایی، بیان یا نمادینه می کنند.

همچنان که اریک هابسبام و ترنس رانجر نشان داده‌اند، برخی از سنت ها که امروزه معمولاً به عنوان سنت هایی با قرن ها سابقه محسوب می‌ شوند، در حقیقت، ابداعاتی به نسبت جدید هستند که تاریخشان به اواخر قرن هجدهم برمی‌ گردد. بنابراین، مثلاً، سنت های کانتری (سرزمین تپه‌ای) اسکاتلند، که به صورت نی‌انبان و دامن‌ های پیچازی بافته در رنگ ها و طرح های مشخص کنندۀ طوایف مختلف بیان می ‌شود، اغلب به عنوان سنتی موجود از زمانی که در یادها نیست، معرفی گردیده است. دامن اسکاتلندی، بس بعیدتر از آنکه بخواهد جامۀ سنتی‌ های‌لند باشد، توسط فردی انگلیسی از فرقۀ کویکر که از اهالی لانک شایر بود، خلق شد و او این دامن را برای استفاده در کارخانۀ عیارکشی طلا که آن را در سال ۱۷۲۷ تأسیس کرده بود، طراحی کرد. به دنبال شورش بزرگ سال ۱۷۴۵، اهالی های‌لند توسط دولت بریتانیا خلع سلاح شدند و دامن نیز همانند برخی چیزهای دیگر غیرقانونی شد. تا سال ۱۷۸۰ دامن اسکاتلندی عمدتاً از صحنه محو شده بود. نوآوری دامن، و برقراری رابطه بین طرح ها و طوایف، بیشتر کار گروه اندکی از افراد غیرتمند بود. انجمن ‌هایی در لندن و ادینبرگ تأسیس شد که تلاش خود را وقف حفظ و تهذیب سنت های هالی لند کرده بودند. کتاب هایی ـ از جمله دو کتاب پوشش اسکاتلندی و جامۀ طوایف اثر برادران آلن ـ چاپ شد که مدعی یافتن رابطه ‌ای بین طرحه ای پارچه ‎های پشمی پیچازی و طوایف های‌لند بودند. بتدریج سنتی مرسوم شد که در آن دامن های پیچازی ـ و رنگ ها و طرحه ای متباین آن، که گفته شده به طوایف باستان مربوط می‌شد ـ به صورت نماد همبستگی ملی اسکاتلند درآمد و در مناسبت هایی که اسکاتلندی ها گردهم می ‌آمدند تا هویت ملی خود را ارج نهند، در رژه‌ ها به نمایش عمومی گذاشته می‌ شد.
بیشتر نوشته‌های مربوط به ابداع سنت، دلمشغولِ تأکید بر میزان خیال‌ پردازی موجود در ترویج گذشته ‌نگر باورها و تجربیات سنتی بوده است. و یا مراسم شکوهمندی که سلطنت انگلستان را در نمایش های رسمی و عمومی خود فرا می گیرد، بیش از هر آیین و مناسک دیگری کهن و در پیوند با یک گذشتۀ دیرین می نماید. با این حال، این پدیده در شکل مدرن خود محصول اواخر قرن نوزدهم و بیستم است. سنت ها که کهن می نمایند یا دست کم چنین ادعا می کنند که اغلب به لحاظ خاستگاه به کلی جدید و گاه ساختگی هستند. هر کسی که با مدراس عالی قدیمی بریتانیا آشنایی داشته باشد می تواند نهادی برآمده از چنین سنت هایی را در یک مقیاس محلی متصور شود، گرچه برخی از انها ـ همچون فستیوال سالانۀ نه درس و سرود در کلیسای کالج کینگ کمبریج در شب کریسمس ـ به واسطه رسانه های جمعی رواج یافته اند.

هابسبام و رانجر بر این باور هستند که شکل‌گیری دولت ـ ملت‌ های نوین بر اساس اصل ابداع سنت‌ پایدار‌ است و این روشنفکران هستند که، از بالادستِ جامعه، دست به ابداع می ‌زنند. این سنت ‌ها باید باورپذیر و دارای صورتی کهن باشند تا مردمان عادی آن ‌ها را باور کنند. از همین روی، در ساختمان پارلمان انگلستان ـ که در اواخر قرن نوزدهم ساخته شده است ـ ساختارهای معماری گوتیک به منظور کهن جلوه دادن آن به کار رفته است. هابسبام و رانجر عقیده دارند که این‌ گونه کهن ‌گرایی نمایان‌ گر پیوستگی در تاریخ ملی ملت‌ هاست. به نظر او، ایده شکل‌ گیری دولت ـ ملت ‌ها، در مرحله نخست، تنها، ایده ‌ای است فرهنگی که ریشه در گذشته تاریخی کشورها دارد و روشنفکران، با دست‌ کاری تاریخ، دست به ابداع سنت نوین می ‌زنند. در مرحله بعد، به باورپذیری آن نزد عوام بستگی دارد، این ایده ‌ها از سوی عوام پذیرفته یا رد می‌ شوند. هرچه این ایده‌ های فرهنگی وابسته به گذشته کهن ‌تر باشند، باورپذیری آن‌ ها از سوی عوام مردم آسان‌ تر خواهد بود.

مفهوم سنت ابداعی هم سنت های حقیقتاً ابداعی و ساختگی را در بر می گیرد که رسماً بنیان نهاده شده اند و هم آنهایی را که در دوره ای کوتاه  و مشخص به شکلی کمابیش مبهم پدید آمده اند و خود را با سرعتی هر چه تمام تر تحکیم می بخشند. اعلام کریسمس سلطنتی در بریتانیا نمونه ای از مورد نخست است؛ پیدایش و گسترش مناسک ملازم با اعطای جام فینال از سوی کنفدراسیون فوتبال برینانیا نمونه ای از مورد دوم است. آشکار است که هیچ یک از آنها به یک اندازه از ثبات و ماندگاری برخوردار نیستند، اما دغدغۀ اصلی نویسندگان این کتاب فرایند و پیدایش و پایه گذاری این مراسم و مناسک است نه شانس بقای آنها.

 

مشخصات کتاب

Hobsbawm, Eric, Ranger, Terence, (1983). The Invention of Tradition, Cambridge University Press.

 

فهرست کتاب

۱- مقدمه: ابداع سنت  ها

۲- ابداع سنت: سنت های­لند اسکاتلند

۳- از مرگ تا دیدگاه: شکار گذشته ولز در دوره رمانتیک

۴- بافت (زمینه)، عملکرد و معنای مناسک: سلطنت انگلیسی ها و اختراع سنت ۱۸۲۰-۱۹۷۷.

۵- بازنمایی اقتدار در هند ویکتوریایی

۶- ابداع سنت در آفریقای استعماری

۷- سنت های تولید انبوه: اروپا، ۱۸۷۰-۱۹۱۴

 

 

پاورقی

[۱]. Eric Hobsbawm

[۲]. Terence Ranger

[۳]. Invention of Tradition