
پیر بوردیو برگردان ناصر فکوهی و سپس مسئله زمینه مطرح میشود: [مانه باید از خود میپرسید]«چه چیزی را باید در زمینه کار بگذارم؟»؛ بهرحال یک زمینه لازم بود. مانه نوعی دکور تئاتر در آنجا میگذارد و این چیزی است که مورد توجه قرار گرفته است. البته ما مدل هنر ژاپنی را هم داریم که از چنین زمینههایی در آن استفاده می شود(1). آیا او این مدل را در ذهن خود داشته یا نه؟ شاید در این حد که بگوید: «میتوانم این کار را بکنم» اما از نقطه نظر ضوابط آکادمیک، این کار نوعی اشتباه فاحش به شمار میآمد، حتی اگر نقطه نظر مدل ژاپنی را در نظر میگرفتند. اما بهررو این زمینه را باید همچون نوعی پرده مشاهده کرد. به نظر میرسد که شخصیتها را به نوعی بُریده باشند، منظورم این است که بُریده و در آنجا چسبانده باشند، آنها مثل یک پسزمینه آنجا چسبیده شدهاند، گویی خواسته باشند...