
دریای برآسوده از بیم موج توراکواتو تاسّو برگردان مهدي فتوحي گرچه شايستهتر است «تاسّو» (1544-1595)را به خاطر سرايش اثر سترگي چون «اورشليم رها شده» که شعري است حماسي با پسزمينهاي تاريخي از دوران نخستين جنگهاي صليبي، يک حماسهسرا بشناسيم اما موفقيت عظيم او بيترديد در لابهلاي سرودههاي غنايياش رخ مينمايد، خاصه در بخشهايي از «اورشليم رها شده»ي او و نيز نمايشنامهي شبانيش «آمينتا» و عاشقانه هاي وي که در مجموعهاي تحت عنوان «غزلها» گردآوري شدهاند. او در سنّ بيست و يک سالگي به خدمت خانوادهي «فرّارا» درآمد و همان راهي را رفت که قرني پيشتر «آريوستو» پيموده بود. اما او برخلاف «آريوستو» با اجتماعي تراژيک در خاندان «استه» مواجه شد. در سال 1575، پس از تکميل آثار سترگ خويش، تاسّو با نخستين چشمه از سلسله شکستهايش، در طول حيات خود مواجه شد که در قالب خشمي جنونآميز بر او جلوهگر شدند و او را ملزم به کنارهگيري از قصر «استه»...